نتیجه حسادت به گربه

مردی از این که زنش به گربه خانه بیشتر از او توجه می کرد نا را حت بود.یک روز گربه را برد و چند تا خیابان

آن طرف تر ول کرد ولی تا به خانه رسید دید گربه زود تر از اون برگشته خونه این کار چندین دفعه تکرار شد و مرد حسابی کلا فه شده بود. با لا خره یک روز گربه را با ماشین گرداند از چندین پل و رود خانه پارک و غیره گذشت و

با لا خره گربه را در منطقه پرت و دور افتاده ول کرد. آن شب مرد به خانه بر نگشت... آخر شب زنگ زد و به زنش گفت: اون گربه خونه هست؟

زنش گفت:آره

مرد گفت:گوشی را بده بهش من گم شدم!





دو شنبه 22 آبان 1391برچسب:, | 16:55 | kolbechobii |